nothing , just love


ای   بار   خدا! خطای   ما را   تو  ببخش
هر   کرده ی   نابجای   ما را   تو  ببخش
سوگند   به     استتار         حورالعینت
عریانی        شعرهای  ما را  تو   ببخش

فروش ساعت مچی

یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,

|
 

به   دنیایی    که    غمها     بی کرانه
خوشیها     از   بشر         دامنکشانه
برای     کشتن      بیچاره       مردان
همیشه    پای   یک   زن    در  میانه!
 

فروش ساعت مچی

یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,

|
 

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوزمن نبودم که تودردلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند وآیند وتو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
تو چوروی باز کردی در ماجرا ببستی
نظری به دوستان کن که هزاران بار از آن به 
که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی
دل دردمند مارا که اسیر توست یارا
به وصال مرهمی نه چوبه انتظار خستی
نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا 
تو که قلب دوستان ره به مفارقت شکستی
برو ای فقیه دانا به خدای بخش مارا
تو و زهد و پارسایی،من و عاشقی و مستی
دل هوشمند باید که به دلبری سپاری
که چو قبله ایت باشد به از آن که خود پرستی
چو زمام بخت ودولت نه به دست جهد باشد
چه کنند اگر زبونی نکنند وزیر دستی
گله از فراق یاران و جفای روزگاران
نه طریق توست سعدی کم خویش گیرو رستی

فروش ساعت مچی

یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,

|
 

بعضیا واقعا مرض دارن

Join Gevo
Group

فروش ساعت مچی

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,

|
 

 لطفا این ویدیو را کامل تماشا کنید!

اینجا صف خرس ها برای ثبت نام سربازی است و خرس قرمز رنگ سعی می کند ثبت نام کند ولی...

فروش ساعت مچی

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,

|
 

در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند.
به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.
او پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند .
همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد.
بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند.
او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟
مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :” بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته.”
 
مرد راهب با تعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.
برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد. آسان بیندیش راحت زندگی کن
فروش ساعت مچی

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,

|
 

به مرکز این تصویر 30 ثانیه نگاه کنید ، سپس به دست خودتان و یا هرچیزی که اطرافتان هست با همان حالت خیرگی نگاه کنید . برای دیدن بهتر و تصویر کامل : 1) روی تصویر کلیک کنید 2)بر روی کلمه Let's get trippy کلیک کنید 3)سپس بر روی کلمه OK' start کلیک کنید . جالبه نه ؟؟ !!

 

فروش ساعت مچی

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:,

|
 

داستان

چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون رو نداشتند.
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اینصورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یک راست به پیش استاد رفتند.

مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند:

که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این 4 نفر از طرف استاد برگزار بشه ...

آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند.

استاد قبل از امتحان با اونها این نکته رو عنوان می کنه که بدلیل خاص بودن و خارج از نوبت بودن این امتحان باید هر کدوم از دانشجوها توی یک کلاس جدا بنشینند و امتحان بدن که آنها هم به خاطر داشتن وقت کافی و آمادگی لازم با کمال میل قبول می کنند.

امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بیست بود:

1. نام و نام خانوادگی؟   نمره 2

2. کدام لاستیک پنچر شده بود؟  نمره 18

الف. لاستیک سمت راست جلو
ب. لاستیک سمت چپ جلو
ج. لاستیک سمت راست عقب
د. لاستیك سمت چپ عقب

بنظر شما دوستان، آیا اون 4 دانشجو توانستند به سوالات پاسخ صحیح بدهند ؟!

فروش ساعت مچی

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,

|
 

کاشکی...

کاش ميشد:بچگي را زنده کرد
 
کودکي شد،کودکانه گريه کرد
 
شعر ” قهر قهر تا قيامت” را سرود
 
آن قيامت، که دمي بيش نبود
 
فاصله با کودکي هامان چه کرد ؟
 

کاش ميشد ، بچگانه خنده کرد

فروش ساعت مچی

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,

|
 

منم موافقم ...

بزرگ ترین اشتباه یه مرد اینه که

به مرد دیگه ای فرصت ایجاد لبخند روی لبهای

زن مورد علاقه اش رو بده...

کاش اونی که این متن و توی وبلاگ شخصی اش بولد کرده ... قبول داشته باشه

فروش ساعت مچی

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,

|
 

اگه می تونی بزن تو دماغ اش

http://selfcontrolfreak.com/slaan.html

فروش ساعت مچی

چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:,

|
 

سه حرف مقدس

عشق یعنی پاک ماندن در فساد

آب ماندن در دمای انجماد...

فروش ساعت مچی

شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

|
 

عشق یعنی

عشق یعنی سوختنها از درون،
عشق یعنی سوختن تا ساختن ،
عشق یعنی عقل و دین را باختن ،
عشق یعنی دل تراشیدن ز گل ،
عشق یعنی گم شدن در باغ دل ،
عشق یعنی تو ملامت کن مرا،
عشق یعنی می ستایم من تو را ،
عشق یعنی در پی تو در به در ،
عشق یعنی یک بیابان درد سر،
عشق یعنی با تو آغاز سفر ،
عشق یعنی قلبی آماج خطر،
عشق یعنی تو بران از خود مرا ،
عشق یعنی باز می خوانم تو را ،
عشق یعنی بگذری از آبرو ،
عشق یعنی کلبه های آرزو،
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام ،
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد ،
عشق یعنی دل سپردن تا ابد ،
عشق یعنی سروهای سر بلند ،
عشق یعنی خارها هم گل کنند،
عشق یعنی تو بسوزانی مرا ،
عشق یعنی سایه بانم من تو را ،
عشق یعنی بشکنی قلب مرا ،
عشق یعنی می پرستم من تو را،
عشق یعنی آن نخستین حرفها ،
عشق یعنی در میان برفها ،
عشق یعنی یاد آن روز نخست ،
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست ،
عشق یعنی تک درختی در کویر ،
عشق یعنی عاشقانی سر به زیر،
عشق یعنی بگذری از هفت خان ،
عشق یعنی آرش و تیر و کمان ...

عشق یعنی بی پروا شدن سعی از قطره تا دریا شدن

فروش ساعت مچی

شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

|
 

هوا دلپذیر شد

هوا دل‌پذیر شد، گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمه‌ی امید
به جوش آمده‌ست خون، در رگ گیاه
بهار خجسته‌فال، خرامان رسد ز راه
بهار خجسته‌فال، خرامان رسد ز راه


 

به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشم که پیکار می‌کنند
به آنان که با قلم، تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار می‌کنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد


 

و این بند بندگی، و این بار فقر و جهل
به سرتاسر جهان، به هر صورتی که هست
نگون و گسسته باد، نگون و گسسته باد


 

به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشم که پیکار می‌کنند
به آنان که با قلم، تباهی دهر را
به چشم جهانیان، پدیدار می‌کنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد
فروش ساعت مچی

چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,

|
 

هوا دلپذیر شد

چند هفته پس از کشته‌شدن پاتریس لومومبا رهبر انقلابی جنبش ملی کنگو در آفریقا، شعری با نام «سرود بهار» از دکتر عبدالله بهزادی از اعضای حزب توده ایران در سوگ لومومبا و در همدردی و خطاب به همسر او در اسفند ماه سال ۱۳۳۹، در هفته‌نامه «سپید و سیاه» به‌چاپ رسید که بخشی از آن چنین بود:

«به بانوی سوگوار، که در ماتم شهید بنالید و زان نوا، دل عالمی تپید

بهاران خجسته باد!»

سال‌ها پس از آن «کرامت دانشیان» با چند بیت از این شعر سرودی ساخت که خود آنرا میخواند و حتی به بچه‌های مدرسه روستای سلیران هم آنرا آموخته بود و آنها صبح‌ها سر صف مدرسه، به جای سرود شاهنشاهی این سرود را می‌خواندند. زمانی‌که «دانشیان» بار اول به‌خاطر فعالیتهای سیاسی‌اش به زندان افتاد، این سرود را به همراه دیگر رفقا در زندان میخواندند. بعدها با اوج‌گیری قیام مردمی و آزادی زندانیان سیاسی، این سرود نیز توسط زندانیانی که آنرا می‌شناختند به میان مردم آمد و در یک هفته فاصله بین انقلاب بیست و دوم بهمن ۵۷ و سالروز اعدام دانشیان و گلسرخی، رفقای کرامت دانشیان که خود را آماده برگزاری بزرگداشت این سالروز مینمودند به پیشنهاد پدرام اکبری، تصمیم به اجرای آن سرود که به «بهاران خجسته باد» در بین آنان معروف شده بود می‌گیرند.

وظیفه نوشتن نت این سرود به اسفندیار منفردزاده آهنگساز معروف، که خود نیز در رابطه با پروندهٔ خسرو گلسرخی توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی بود، سپرده می‌شود و او به دلیل نبودن امکانات کافی و دسترسی نداشتن به ارکستر، خود به تنهایی تمام سازها را ابتدا تک تک مینوازد و بعد همه را با هم میکس می‌کند. خوانندگان سرود «علی برفچی»، «عبدالله» و «ابوالفضل قهرمانی»، «فرهاد مافی»، «حسن فخار» «پدرام اکبری» و خود منفردزاده بودند.

سرانجام، هنگامی که مراسم یادبود و بزرگداشت «کرامت» و «خسرو» در مدرسه عالی تلویزیون در حال برگزار شدن بود، رفقا خسته، نوار ضبط شده و آماده «بهاران خجسته باد!» را مستقیما از استودیو به سالن برگزاری مراسم می‌آورند و برای نخستین بار این سرود پخش می‌شود.

منفردزاده خود درباره سابقه اجرای این سرود بعدها چنین می‌گوید: «. . . سرود «بهاران خجسته‌باد» با شتاب و با سازهایی در حد اسباب بازی، با وسائل ضبط زیر متوسط سال انقلاب - یعنی بسیار ابتدائی امروز - با صداهایی کاملا غیر حرفه‌ای در منزل و نه در استودیو، ضبط شده است. . . اگر سرود «بهاران خجسته‌باد» بدون کمک امتیازات ویژه با چنین اقبالی ماندگار می‌شود، عشق و ایثار انسانی بزرگ و عاشق، نیروی پرتوان ماندگاری آن بوده است، نه موسیقی و اجرا با صدای من. . . »

بسیاری سرایندهٔ شعر سرود «بهاران خجسته‌باد!» را «کرامت دانشیان» می‌پندارند. که شاید دلیلش این باشد که این سرود را اولین بار از زبان او شنیده‌اند. حتی در نشریات مختلفی که در سال نخست پس از انقلاب منتشر شد، بر بالای متن چاپ شده ابیات این سروده، نوشته می‌شد: «سروده‌ای از کرامت دانشیان». و چه بسا این باور و برداشت از مطالعه همان نشریات سرچشمه گرفته باشد.

فروش ساعت مچی

چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,

|
 

شهید دکتر نجات الهی

کامران نجات الهی فرزند عبدالحسین، در سال 1333 در شهرستان بیجارگروس متولد گردید. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شکیبا در سنندج و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون تهران به پایان رساند. او تحصیلات عالی را نخست در دانشگاه علوم صنعت آغاز کرد و در رشته راه و ساختمان از این دانشگاه مدرک لیسانس گرفت و سپس در مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پلی تکنیک به ادامه تحصیل پرداخت و به اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته ی راه و ساختمان نائل آمد. با پایان تحصیلات، به عضویت علمی دانشگاه پلی تکنیک درآمد و پرشور و پرتوان به تعلیم و تدریس پرداخت.

شهید کامران نجات الهی

شهید نجات الهی چه در دوران تحصیل و چه در زمان تدریس، به مبارزه با ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی پرداخت و هیچ گاه وظایف سیاسی و اجتماعی روشنگرانه اش را فراموش نکرد.از آغاز تشکیل سازمان ملی دانشگاهیان ایران،صمیمانه در همه فعالیتهای سازمان شرکت جست. همزمان با اوج‏گیری نهضت اسلامی مردم ایران علیه رژیم پهلوی در دوم دی ماه 1357، نزدیک به هفتاد تن از استادان و مدرسین دانشگاه‏ها در اعتراض به رفتار خشونت‏آمیز مأموران نظامی رژیم شاه و سرکوب مبارزات حق‏طلبانه مردم مبارز و مسلمان ایران و نیز تعطیلی دانشگاه‏ها از طرف رژیم، در ساختمان مرکزی وزارت علوم در مرکز تهران اجتماع و تحصّن کردند. خواسته ای اساتید و مدرسان به شرح زیر بود : 
1ـ بازشدن درهای دانشگاهها بر روی کلیه دانشگاهیان اعم از دانشجو، کارمند و استاد
2ـ تخلیه فوری محوطه های دانشگاه و اطراف آنها از کلیه نیروهای نظامی، پلیس و اسیر عمال اختناق و سرکوبی


شهادت استاد نجات الهی

 

این تحصُّن، رژیم را به خشم آورد، زیرا دیگر قشرها هم از استادانِ متحصِّن حمایت می‏کردند .در پنجمین روز دی صدور نفت ایران با اعتصابات کارکنان صنعت نفت در جزیره خارک که تنها پایانه صدرو نفت کشور بود کاملاً قطع شد و همین روز سومین روز تحصن در وزارت آموزش عالی بود.
رژیم پهلوی برای درهم شکستن اعتصاب استادان  در ساعت 2:30 به آنها حمله کردند. در این تهاجم، استاد کامران نجات اللهی از استادان جوان دانشگاه پلی تکنیک تهران به ضرب گلوله مجروح و به بیمارستان منتقل شد . شهید نجات الهی چه در دوران تحصیل و چه در زمان تدریس، به مبارزه با ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی پرداخت و هیچ گاه وظایف سیاسی و اجتماعی روشنگرانه اش را فراموش نکرد.از آغاز تشکیل سازمان ملی دانشگاهیان ایران،صمیمانه در همه فعالیتهای سازمان شرکت جست.کامران نجات الهی در روز پنجم دی ماه 1357 یعنی 47 روز قبل از پیروزی انقلاب در جریان تحصن اعضای سازمان ملی دانشگاهیان ایران در وزارت علوم و آموزش عالی ، به دست جلادان شاه در سن 27 سالگی به شهادت رسید.
فردای آن روز در ششم دی ماه 1357، با حضور ده‏ها هزار نفر که در پیشاپیش آنها، آیت‏اللَّه سید محمود طالقانی حرکت می‏کرد، پیکر شهید نجات‏اللهی تشییع شد. مراسم تشییع جنازه استاد نجات اللهی، یکی از صحنه‏های خونین دوران انقلاب را رقم زد که با یورش مزدوران پهلوی به شهادت بیش از 250 نفر از مردم مسلمان در میدان انقلاب تهران منجر شد. سرانجام پیکر مطهر شهید نجات اللهی در بهشت زهرا دفن شد

 

 

تلاش رژیم پهلوی برای تحریف واقعیت
به نوشته نشریه ایرانشهر، دکتر نجات‌اللهی هنگامی که مشغول سخنرانی برای متحصنین در وزارت علوم بود، کشته شد. 
دولت اعلام کرد، هنگامی که وی سرش را از پنجره بیرون آورده بود، تصادفاً مورد اصابت گلوله قرار گرفت، اما ایرانشهر ادعا کرد بنا به گزارش منابع موثق وی از پنجره ساختمان روبه‌رویی مورد هدف گلوله قرار گرفته و سرهنگ شاه‌بیگی وی را با شلیک اسلحه کمری عمداً کشته است. 

پیام مادر شهید کامران نجات الهی
فاطمه نجات اللهی مادر استاد شهید کامران نجات اللهی با ارسال پیامی از ملت قهرمان ایران، روحانیان، سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، استادان و دانشجویان غیوری که در مراسم یادبود استاد شهید نجات اللهی شرکت کرده اند و ابراز همدردی کرده اند سپاسگزاری کرد.
آرامگاه شهید کامران نجات الهی
در این پیام همچنین آمده است: ایران بیشه شیران و مرکز دلیران است، دل هر سنگی که می شکافیم قلب دلیری از ایرانیان در آن می بینیم، هر مشت خاکی که بر می داریم روح جانداری در آن می نگریم، ترانه جویبار خروش دلاوران را بگوش می سپارد، لاله های سرخ فام حکایت از رخساره های خونین جنگ آوران می کند. آفرین بر آن رادمردان و جوانان پرشور و غیوری که با خون سرخ خود دامان دماوند و الوند را پر از گل سرخ نمودند.
درود بر روان پاک آن شهدای غرقه بخون و گلگون کفن که در تشییع جنازه فرزند شهیدم کامران نجات اللهی و در زیر رگبار مسلسل جان باختند. درود بر آن رادمردان دلیری که در دورترین نقاط ایران برای بزرگداشت شهادت استاد قهرمان و مبارز خود در جوش و خروش و تظاهرات خونین فرو رفتند و دهها قربانی و صدها زخمی بجای گذاشتند. این شهیدان خفته بخون زنده و جاویدانند و بر سر خوان خدا میهمانند.
فروش ساعت مچی

چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,

|
 

انهم لفی سکرتهم یعمهون

فروش ساعت مچی

چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,

|
 

سه حرف مقدس

 

 پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک

در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط

بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت

و ازش خبر گرفت

مادرپسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز

نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه

های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!

 


 
فروش ساعت مچی

چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,

|
 

سه حرف مقدس

 

 پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک

در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط

بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت

و ازش خبر گرفت

مادرپسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز

نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه

های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!

 


 
فروش ساعت مچی

چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:,

|
 

زن از دیدگاه معلم شهیدم دکتر شریعتی

 


زن عشق می کارد و کینه درو می کند ...

دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر.

می تواند تنها یک همسر داشته باشد

و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی!

برای ازدواجش (در هر سنی) اجازه ولی لازم است

و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...

در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...

او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی!

او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی ...

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ...

او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...

او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...؟

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...

و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند

چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،

زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛

گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛

سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ...

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ...!

و این رنج است...
فروش ساعت مچی

یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

bijan babagoli

 

آبان 1392
تير 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391

 

کاین دور باطل است
شعرانه تو را خواهم بشاد که دلی جویی
سه حرف مقدس ع ش ق عشق
داستان
کاشکی...
منم موافقم ...
اگه می تونی بزن تو دماغ اش
سه حرف مقدس
عشق یعنی
هوا دلپذیر شد
هوا دلپذیر شد
شهید دکتر نجات الهی

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان nothing و آدرس poetrylove.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





هر چی دلت بخواد
عاشقانه
خرید عینک آفتابی
nothing
آرمان(سوتک)
چت روم لوانی چت
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 17270
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


 /chat/?tem=white&title="> 

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->